«بسْم الله الرحْمن الرحیم» بنام خداوند بخشاینده مهربان.


«أتى‏ أمْر الله» آمد کار خداى، «فلا تسْتعْجلوه» مشتابانید آن را، «سبْحانه و تعالى‏ عما یشْرکون (۱)» پاکى او را و چون بر تر است در قدر خویش از انبازى آنچ با او انباز میخوانند.


«ینزل الْملائکة» فرو مى‏فرستد فریشتگان را، «بالروح منْ أمْره» بپیغام از فرمان خویش، «على‏ منْ یشاء منْ عباده» بر او که خواهد از بندگان خویش، «أنْ أنْذروا أنه لا إله إلا أنا» آگاه کنید که نیست خداى جز از من، «فاتقون (۲)» بپرهیزید از نافرمانى در من.


«خلق السماوات و الْأرْض بالْحق» بیافرید هفت آسمان و هفت زمین بفرمان روان بى یار، «تعالى‏ عما یشْرکون (۳)» چون بر تر است از انباز که با و مى‏خوانند.


«خلق الْإنْسان منْ نطْفة» بیافرید مردم را از آب پشت، «فإذا هو خصیم مبین (۴)» آن گه این مردم بازنشسته جنگینى آشکارا.


«و الْأنْعام خلقها» و چهار پایان بیافرید، «لکمْ فیها دفْ‏ء» شما را در آن خویشتن فرا پوشیدنست از سرما، «و منافع» و شما را در آن منفعتها و سود است، «و منْها تأْکلون (۵)» و از آن میخورید.


«و لکمْ فیها جمال» و شما را در آن آرایشى است، «حین تریحون» آن گه که آن را شبانگاه از چراگاه با آرام گاه آرید، «و حین تسْرحون (۶)» و آن گه که آن را بامداد بگیاه مى‏برید.


«و تحْمل أثْقالکمْ» و مى‏بردارد بارهاى گران شما، «إلى‏ بلد لمْ تکونوا بالغیه» بهر شهرى که شما نتوانستید رسیدن بآن، «إلا بشق الْأنْفس» مگر برنج تن، «إن ربکمْ لروف رحیم (۷)» خداوند شما بخشاینده ایست مهربان.


«و الْخیْل و الْبغال و الْحمیر» و اسبان و استران و خران بیافرید، «لترْکبوها» تا بر نشینید بر آن، «و زینة» و آرایشى را، «و یخْلق ما لا تعْلمون (۸)» و مى‏آفرینند آنچ شما ندانید.


«و على الله قصْد السبیل» بر خدایست راستى راه، «و منْها جائر» و هست از راه که خلق در آن‏اند که کژ است، «و لوْ شاء لهداکمْ أجْمعین (۹)» و اگر خواستى راه نمودى شما را همگان.